مهدی در خانه تکونی
امسال خونه تکونی با تو صفای دیگه داشت تا من یه چیزی رو می اودم وسط که تمیز کنم جلو تر از من شما
بالا سرش بودی کلی هم کیف می کرد چنان جیغ های از خوشحالی می کشیدی که گفتنی نیست اگر هم
یواشکی بدور از چشم تو من کاری می کردم وشما متوجه می شدی که من دارم یه کاری میکنم خودت رو
سریع به صحنه می رسوندی وغرغر می کردی که چرا خبرت نکردم بیای خرابکاری کنی این کابینتهای بیچاره
که از دست تو یه روز خوش ندارن مدام داری توشون رو خالی میکنی ومن پر می کنم امان از دست تووروجک
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی