هفت ماهگی
خدایا بازم شکرت
درکنار تو زندگی رنگ و بوی دگر دارد ولی چقدر زود گذشت باورم نمیشه اون کوچولوی ضعیف ونحیف حالا
بزرگ شده واسه خودش با سرعت زیاد سینه خیز میره و روی دستها وپاهاش بلند میشه وبه قول باباش
شناسوئدی میره امروز هم روی یه دستش تکیه داد واون دستش رو بلند کرد تا از رو میز چیزی بردازه ولی
زانوهاش هنوز قدرت ندارند وافتاد دیگه پسرم بازیگوش شده ومی خواد همه چیز رو برداره واز روی
میزوبکشه باید کم کم خونه رو ایمن کنم براش قربونت برم که داری تلاش می کنی واسه بزرگ شدن
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی