زردی مهدی
فرادی روزی که پسرم رو اوردم خونه به نظرم چشماش زرد بود وپوست تنش هم کمی زرد بود بردیمش دکتر دکتر هم از مایش خون نوشت دیدیم بله زردیش روی 11 هست وخلاصه قرار شد بیمارستان بستری بشه شب که مهدی رو بردیم بیمارستان وکار هاشو کردیم وبستری شد من تمام شب رو گریه کردم ومهدی هم اونجا ارامش نداشت مدام گریه می کرد ومی خواست از دستگاه بیاد بیرون وشیر بخوره ولی من که هم خیلی ناراحت بودم که همین باعث شده روی شیرم اثر بزاره وکم بشه وومهدی هم زیاد زیر دستگاه نمونه بابای مهدی دید که من خیلی عذاب می کشم وهمش در حال گریه کردن هستم ومهدی هم فردا صبحش زردیش رفت بالا تر رسید به 17 تصمیم گرفتیم با رضایت خودمون ببریمش خونه زیر دستگ...
نویسنده :
مامان مهدی
13:52